söndag 20 januari 2013

دی- کیهان آنلاین- داستان های چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی، شرایط اجتماعی و دنیای فقر و ثروت در انگلستان قرن نوزدهم را که با سرعت و تناقض، دوران صنعتی شدن را سپری می کرد، به نمایش می گذارد که البته برای شخصیت های خوب داستان به خوشی پایان می یابند. «فاگین» شخصیت مشهور داستان «اولیور تویست» مردی است که کودکان بی سرپرست و هم چنین فریب خورده را برای دزدی تربیت می کند و از حاصل دزدی آنها زندگی خود را می گذراند.



اینک جمهوری اسلامی که به رژیمی گداصفت و گداپرور مشهور است، ناهنجاری بی بدیل دیگری را که بی شباهت به شرایط اجتماعی دو قرن پیش در انگلیس نیست، به نمایش می گذارد و آن اینکه سازمان بهزیستی که باید به بهبود زیست افرادی که به پشتیبانی های آن نیاز دارند، یاری رساند، مانند «فاگین» کودکان را برای گدایی سازماندهی می کند.



روزنامه رسالت، یکی از منابع جمهوری اسلامی، در گزارشی زیر عنوان «بحرانی به نام تکدی گری» پس از شرح این «بحران» که همان گسترش روزافزون گدایی است، از همان آغاز چنین سفسطه می کند: «اگر در جامعه اسلامی پدیده ای به نام تکدی گری وجود داشته باشد، پیش از آنکه بیانگر اوضاع نابسامان اقتصادی و بحران آن باشد، بیانگر وضعیت نابهنجار و نابسامان فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد [است]»!



گزارشگر رسالت در نوشته سراسر بی معنای خود که از جمله در آن پیشنهاد می کند برای رفع تکدی گری و «فقیر واقعی» باید «اعتقادات دینی» آنها را بالا برد، سه دسته فقیر می شمارد: فقیر واقعی، گدایان حرفه ای، افراد درمانده. رسالت هم چنین پیشهاد می کند که گدایی در سطح خیابان باید تخلف، و تکدی گری باید جرم محسوب شود. رسالت می نویسد، سازمان بهزیستی در برابر متکدیانی که نیروهای انتظامی دستگیر کرده و به این سازمان تحویل می دهند، وظیفه خود را انجام نداده و از مسئولیت شانه خالی می کند

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar