söndag 13 januari 2013

تکدی‌گری به نوبه خود نموداری از شاخص‌های کلان اقتصادی و اجتماعی است. هرگاه تکدی‌گری در جامعه‌ای رواج می‌یابد، به این معنی است که هم مهاجرت‌‌ها افزایش یافته و هم تعداد بیشتری از مردم موقعیت‌های شغلی و اجتماعی خود را تا آن اندازه از دست داده‌اند که برای بقا، چاره‌ای جز تکیه بر خیابان‌ها ندارند. تعداد زیادی از متکدیان را مهاجران و بیکاران تشکیل می‌دهند، مهاجرانی که اغلب خود بیکار نیز هستند. تکدی‌گری را باید آخرین تلاش برای بقا تلقی کرد، زیرا برخی جز این کار راه و امیدی به زنده ماندن و تامین حداقل‌های حیات مانند آب، غذا و سلامت حداقلی ندارند.



تکدی‌گری در گذشته بیشتر پدیده‌ای مربوط به شهرهای بزرگ و کلانشهرها شناخته می‌شد. اما وضع اقتصادی کشور به سمتی پیش رفته است که هر سال تعداد بیشتری از مهاجران و بیکاران به خیل متکدیان سرازیر می‌شوند. در میان باید به این نکته نیز توجه کرد که به دلیل اشباع خیابان‌های شهر و نیز جمعیت متکدی در شهرهای بزرگ مانند تهران، اکنون شهرهای اطراف نیز به این مشکل مبتلا هستند که شهریار از آن جمله است. به عبارت دیگر گرچه تهران این روزها محیط مناسبی برای کاسبی متکدیان شده و جمعیت آنان بیش از هر زمانی دیگری است، اما شهریار هم از موج گدایان حرفه‌ای برکنار نمانده است. مسئله جدی‌تر در این میان است که گدایان شهریار فقط ایرانی نیستند، بلکه گونه‌های خارجی آنان را نیز می‌توان در این شهرها دید

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar